کتاب حاضر که نوشتة ایرانشناس پرکار و مشهور، «ویلم فلور» است، تلاش کرده تا از خلال گزارشها و یادداشتهای مختلف ازجمله دستنوشتهها و گزارشهای عوامل مالی بلژیکی که در آن زمان در ایران در حوزههای مالی و خدمات عمومی مشغول بهکار بودند، نگاه جدیدی به پدیدة تولید و توزیع ارزاق عمومی و نقش دولتها بر آن از طریق تأسیس «اداره ارزاق» و شعبههای آن داشته باشد.
گرچه رسالت کتاب حاضر، ارائة روایتی قطعی و کامل، از همه دلایل و جنبههای کمبود ارزاق و قحطیها نیست، ولی به لحاظ اینکه برای اولینبار، اسناد و مدارکی که در خارج از ایران و در آرشیوهای دولتی و یا خصوصی نگهداری میشده، مورد توجه قرار گرفته است، میتواند یکی از مهمترین منابع مورد رجوع پژوهشگران این عرصه باشد. روایتهای نقلشده که بیشتر حاصل مراجعه به گزارشها و یادداشتهای «مولیتور» است، ناخودآگاه باعث میشود تا پژوهشگر ریزبین، با تأمل بیشتری به برخی از روایت های نقل شده در کتب تاریخی، نگریسته و منابع بهتر و بیشتری برای قضاوتهای تاریخی داشته باشد.